شماره ویژه نشریه بررسی بینالمللی کار در مورد کار پایدار، بینش های مهمی را در خصوص تلاش مداوم برای تعریف مجدد معنای واقعی پایداری کار نشان میدهد. این مجموعه از تحقیقات پیشرفته، فراتر از بحثهای مرسوم در مورد حمایتهای شغلی و کار شایسته بوده و دیدگاهی جسورانه و بین رشتهای را ارائه میدهد که ابعاد مهم اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را در بر میگیرد. در زمانی که بازارهای کار با تغییرات فناوری، بحرانهای اقلیمی و تغییر انتظارات کارگران در حال تغییر شکل هستند، بینشهای ارائه شده در اینجا بیش از هر زمان دیگری ضروری جلوه پیدا می کنند.
برای دههها، قانون حمایت از اشتغال به نفع انعطافپذیری بازار کار تضعیف شده است، اما این اصلاحات اغلب نتوانستهاند پیامدهای گستردهتر آن را برای کارگران و جامعه در نظر بگیرند. این شماره ویژه، دیدگاهی حیاتی و بهموقع را مطرح میکند که عبارت است از اینکه "کار پایدار صرفاً در مورد تأمین شغل یا بهبود شرایط نیست، بلکه در مورد بازاندیشی نقش اساسی کار در زندگی انسان است". این شماره ما را به چالش میکشد تا از بحثهای محدود سیاستی عبور کرده و در عوض سوالات عمیقتری بپرسیم؛ از جمله این که "چه نوع کارهایی به شکوفایی انسان کمک میکنند؟ چگونه باید کار را سازماندهی کرد تا پایداری بلندمدت تضمین شود؟ و خود کارگران چه نقشی باید در شکلدهی به این تصمیمات داشته باشند؟"
یکی از دستاوردهای کلیدی این شماره ویژه، بررسی تکامل کار پایدار به عنوان یک مفهوم است. این مفهوم که در ابتدا در چارچوب یک دیدگاه اجتماعی-فنی شکل گرفته بود، عمدتاً به کاهش تشدید کار میپرداخت. با این حال، با گذشت زمان، ابعاد زیستمحیطی - که حتی در تحقیقات اولیه نیز ضعیف بود - تقریباً به طور کامل ناپدید شد. مقالات ارائه شده در اینجا، این حذف را رد کرده و استدلال میکنند که کار پایدار را نمیتوان به طور کامل درک کرد، مگر اینکه کاهش منابع انسانی و طبیعی را به عنوان بحرانهای مرتبط با هم تشخیص دهیم. کار پایدار، همانطور که در این شماره پیشبینی شده است، پایداری اجتماعی و زیستمحیطی را ادغام کرده، مرزهای مربوط به کار را گسترش داده و وابستگیهای متقابل جهانی شکل دهنده شرایط کار کنونی را تصدیق می نماید.
پیشنهادات مطرح شده در این مقالات بلندپروازانه هستند. آنها فراتر از تمرکز سنتی بر "مشاغل سبز" و "کار شایسته" میروند تا خواستار سیاسی شدن مجدد کار شوند. همانطور که هرزوگ و زیمرمن در مقاله خود استدلال میکنند، کار پایدار باید شامل فعالیتهای تولیدی و بازتولیدی - آنهایی که زندگی انسان و محیط زیست را حفظ میکنند - باشد و در عین حال ظرفیتهایی را که به افراد و جوامع اجازه رشد میدهند، پرورش دهد. این به معنای اعطای حق اظهار نظر به کارگران، نه تنها در مورد نحوه کارشان، بلکه در مورد آنچه تولید میشود و همچنین هدف مربوطه می باشد. این موضوع به معنای بازنگری در حاکمیت شرکتی، حقوق کار و ساختارهای اقتصادی است تا اطمینان حاصل شود که کار در خدمت اهداف گستردهتر اجتماعی و زیستمحیطی است. این امر سوالات مهمی را مطرح میکند: کارگران چگونه میتوانند در مشورت جمعی در مورد ماهیت کار خود شرکت کنند؟ چه چارچوبهای قانونی برای تبدیل کار پایدار به یک اولویت جهانی مورد نیاز است؟ آیا میتوان بنگاهها را به گونهای دموکراتیزه کرد که کارگران را قادر سازد هم شرایط خود و هم تأثیر کارشان را شکل دهند؟ و اتحادیههای کارگری چه نقشی باید در این تحول ایفا کنند؟
مقالات این شماره ویژه، پایه و اساس ارزشمندی را برای پرداختن به این مباحث حیاتی ارائه میدهند. این شماره ویژه در واقع فراخوانی برای بازنگری اساسی در کار است؛ بازنگریای که پیوندهای عمیق بین تولید اقتصادی، رفاه اجتماعی و پایداری زیستمحیطی را مورد توجه قرار می دهد. با گسترش و اصلاح مفهوم کار پایدار، این مشارکتها راه را برای سیاستهای کارگری و شیوههای کاری که نه تنها آسیب را کاهش میدهند، بلکه به طور فعال به جهانی عادلانهتر و قابل زیستتر کمک میکنند، هموار میکنند. نشریه بررسی بین المللی کار مفتخر است که این شماره ویژه را به عنوان یک دستاورد برجسته در این حوزه ارائه داده و امید دارد که الهامبخش تحقیقات بیشتر، نوآوری در سیاستگذاری و تغییرات معنادار باشد.